مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:19328 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6

13- عشق چه جور ميلي است و راه تكامل آن در انسان چيست؟
در انسان يك ميل فطري وجود دارد كه از سنخ ميل به دانستن و توانستن يا آگاهي و تصرف در جهان نيست، بلكه ميل به جذب و انجذاب و پيوستن وجودي و ادراكي است.
هر كس در درون خود مييابد كه به چيزي يا كسي علاقه دارد و گويي همواره روان او را مانند يك مغناطيس نيرومند به سوي خود ميكشاند. اين جذب و كشش، مراتب و آثار مختلفي دارد و اختلاف مراتب، به حدي است كه موجب ترديد در وحدت ماهوي آنها ميشود.
روشنترين تجلي محبت فطري، در مادر وجود دارد و نشانهاش اين است كه از ديدن و در آغوش گرفتن و نوازش كردن و پرستاري طفل خود لذت ميبرد.
تجلي ديگري از محبت در علاقة انسان به اشيايي است كه در زندگي مادي از آنها بهرهمند ميشود و از راه دخالتي كه در تأمين نيازمنديهاي زندگي ميتوانند داشته باشند، با آنها ارتباط پيدا ميكند؛ مانند علاقه به مال و ثروت و لباس و مسكن.
تجلي ديگري از محبت در انسان، به جمال و اشياي جميل و مخصوصاً انسانهاي زيبا نمودار ميگردد، يعني به اشيايي كه حس زيبادوستي انسان را ارضا و با روان او ارتباط پيدا ميكنند.
مشابه آن علاقهاي است كه به جمالهاي معنوي تعلق ميگيرد: مانند زيبايي مفاهيم و تشبيهات و استعارات و كنايات و زيبايي الفاظ و تركيبات نظم و نثر، كه مورد علاقة شاعران وخوش طبعان واقع ميشود، يا كمال و جمال روحي اخلاقي، كه مورد ستايش روانشناسان و علماي اخلاق ميباشد؛ يا زيبايي عقلاني، مانند زيبايي نظام هستي، كه مورد اعجاب حكيمان و فيلسوفان قرار ميگيرد و يا زيبايي وجودي كه با شهود عرفاني درك ميشود و بر حسب اين درك، هستي مساوي با زيبايي است:
اَلَّذِي اَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ.
آن كس كه نيكو ساخت هر جه را آفريد.
و هر چه مرتبة وجود، قويتر باشد، جمال آن بيشتر و مشاهدة آن لذتبخش تر است.
به عبارت ديگر، هر موجودي به اندازة ظرفيت خود، پرتوي از نور جمال احدي را نمودار ميسازد و هر قدر كاملتر باشد، تجليات بيشتري از آن را منعكس ميكند.
بديهي است هر قدر محبت به چيزي شديدتر باشد، لذتي كه از وصول به آن حاصل ميشود، بيشتر خواهد بود؛ ولي از سوي ديگر، كمال لذت، بستگي به مرتبة مطلوبيت و ارزش وجودي محبوب نيز دارد پس اگر كسي شديدترين محبت را به ارزندهترين موجودات پيدا كند و ارزش وجودي او را درك نمايد، با وصول به او به عاليترين لذتها نائل خواهد گشت، و در صورتي كه اين وصول، مقيد به زمان و مكان و شرايط محدود كنندة ديگري نباشد، بلكه همه وقت و در همه جا ميسر باشد، اين خواست فطري به طور كامل ارضا ميشود و كمبودي براي آن باقي نمي ماند.
بنابر اين، جهت اين ميل فطري، در بينهايت، به سوي عشقي است هستي سوز، به معشوقي بينهايت زيبا و بينهايت كامل كه شديدترين رابطة وجودي را با انسان داشته باشد و انسان بتواند وجود خود را قائم به او و فاني در او و متعلق و مرتبط به او مشاهده كند و بدين وسيله، به وصول حقيقي نايل گردد و هيچ عاملي او را از محبوبش جدا نسازد.
عشق به موجودي كه واجد اين شرايط نباشد، نمي تواند اين خواست را به طور كامل ارضا كند و هميشه توأم با ناكامي و شكست و فراق و هجران و ... خواهد بود.

خودشناسي براي خودسازي
استاد محمد تقي مصباح يزدي

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.